شعری از دکتر حجت بقایی؛ تلاقی نور و نو : قدر و نوروز در آغوش هم
.
اطلاعات کاربری
درباره ما
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

 

شاعر در این سروده، از یک سو، به معنویت و روحانیت شب قدر اشاره می‌کند و از غرق شدن در دعا و عشق الهی سخن می‌گوید. از سوی دیگر، به حرمت نوروز و قدر دانستن این آیین باستانی تأکید می‌کند.

 

 

 

به گزارش رسانه نو به نقل از پایگاه خبری آوای رودکوف:در سال ۱۴۰۴، تقارن مبارکی رخ داده است: شب قدر، شب نزول قرآن و آمرزش گناهان، با نوروز، جشن باستانی ایرانیان و نماد نو شدن طبیعت، همزمان شده‌اند. این شعر، تجلی این همزمانی است و احساسات شاعر را در مواجهه با این اتفاق بی‌نظیر به تصویر می‌کشد.

شاعر در این سروده، از یک سو، به معنویت و روحانیت شب قدر اشاره می‌کند و از غرق شدن در دعا و عشق الهی سخن می‌گوید. از سوی دیگر، به حرمت نوروز و قدر دانستن این آیین باستانی تأکید می‌کند. اما شاعر در این میان، از خود می‌پرسد که چگونه می‌توان این دو مناسبت را در کنار هم گرامی داشت و حق هر کدام را ادا کرد؟

شاعر در نهایت به این نتیجه می‌رسد که امسال، جشن و شادی نوروز را به بعد از ماه رمضان و عید فطر موکول کند تا بتواند با تمرکز بیشتری به عبادت و راز و نیاز در شب‌های قدر بپردازد. او معتقد است که عید بنده، بعد از عید فطر و اتمام ماه رمضان است. این شعر، دعوتی است به تفکر در باب ارزش‌های معنوی و فرهنگی و تلاش برای پاسداشت هر دوی آن‌ها.

به امید سالی پر از برکت و ثروت و کار برای همه.

شعر اول : تلاقی شب قدر و نوروز

---------------------

شعر دوم : تحویل به روزست شب قدر





:: برچسب‌ها: شب قدر , نوروز , سال تحویل 1404 , شعر نو , شعر فارسی , حجت بقایی , متن ادبی , گزارش , ادبیات فارسی , آوای رودکوف , ,
:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : دبیر یک
ت : دو شنبه 12 اسفند 1403
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
چت باکس
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی